بالاترین درجه پاکی و خدایی بودن ، اخلاص است .
یعنی خالصانه خدا را عبادت کردن و خالصانه انجام ذره ذره تمام کارها برای او ، اعم از هر حرفی ، هر فکری ، هر عملی ، فقط برای رضای او .
یکی بین و یکی دان و یکی گوی
یکی خواه و یکی خوان و یکی جوی
(جامی)
چنین خلوصی موجب می شود انسان هیچ خطایی مرتکب نشود .
همچنین این خویشتن داری و خلوص در اعمال موجب می شود که برکات آن به بستگان شخص برسد ، و در واقع یک شخص مخلص و نیکوکار موجبات رستگاری خانواده اش را نیز فراهم می کند و این نکته بسیار جالب و مهمی است که خداوند در سوره زمر به آن اشاره کرده است .
شیطان تنها بر انسان مخلص هیچگونه تسلطی ندارد .
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد،
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ
مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!»
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ
فرمود: «به حق سوگند، و حق میگویم،
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَمِمَّن تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ
که جهنّم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروی کند، پر خواهم کرد!»
قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ
بگو: «من برای دعوت نبوّت هیچ پاداشی از شما نمیطلبم، و من از متکلّفین نیستم!
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
این (قرآن) تذکّری برای همه جهانیان است؛
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ
و خبر آن را بعد از مدّتی میشنوید!
- سوره ی ص آیه ی ٨٨ -
****************
****************
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ
هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را میخواند و بسوی او باز می گردد؛ امّا هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلاً خدا را می خواند از یاد میبرد و برای خداوند همتایانی قرارمیدهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزی از کفرت بهرهگیر که از دوزخیانی!»
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ
(آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر میشوند!»
قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ
بگو: «ای بندگان من که ایمان آوردهاید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! برای کسانی که در این دنیا نیکی کردهاند پاداش نیکی است! و زمین خدا وسیع است، که صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میدارند!
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ
بگو: «من مأمورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص کرده باشم،
وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ
و مأمورم که نخستین مسلمان باشم!
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ
بگو: «من اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ (قیامت) میترسم!»
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِینِی
بگو: «من تنها خدا را میپرستم در حالی که دینم را برای او خالص میکنم.
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ
شما هر چه را جز او میخواهید بپرستید!» بگو: «زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند! آگاه باشید زیان آشکار همین است!»
لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ
برای آنان از بالای سرشان سایبانهایی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهایی از آتش است؛ این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را میترساند! ای بندگان من! از نافرمانی من بپرهیزید!
وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىَ فَبَشِّرْ عِبَادِ
و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده!
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبَابِ
همان کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.
- سوره ی زمر آیه ی ١٨ -
****************************
سوره ۳۷: الصافات
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۳۹﴾
و جز آنچه میکردید جزا نمى یابید
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۴۰﴾
مگر بندگان پاکدل خدا
أُولَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿۴۱﴾
آنان روزى معین خواهند داشت
فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ ﴿۴۲﴾
[انواع] میوه ها و آنان مورد احترام خواهند بود
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۴۳﴾
در باغهاى پر نعمت
عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿۴۴﴾
بر سریرها در برابر همدیگر [مى نشینند]
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿۴۵﴾
با جامى از باده ناب پیرامونشان به گردش درمى آیند
بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ ﴿۴۶﴾
[باده اى] سخت سپید که نوشندگان را لذتى [خاص] مى دهد
لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ ﴿۴۷﴾
نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى [و فرسودگى] مى افتند
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿۴۸﴾
و نزدشان [دلبرانى] فروهشته نگاه و فراخدیده باشند
کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹﴾
[از شدت سپیدى] گویى تخم شتر مرغ اند
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿۵۰﴾
پس برخیشان به برخى روى نموده و از همدیگر پرسوجو مى کنند
قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿۵۱﴾
گوینده اى از آنان مى گوید راستى من [در دنیا] همنشینى داشتم
یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿۵۲﴾
[که به من] مى گفت آیا واقعا تو از باوردارندگانى
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿۵۳﴾
آیا وقتى مردیم و خاک و [مشتى] استخوان شدیم آیا واقعا جزا مى یابیم
قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿۵۴﴾
[مؤمن] مى پرسد آیا شما اطلاع دارید [کجاست]
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿۵۵﴾
پس اطلاع حاصل مى کند و او را در میان آتش مى بیند
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ ﴿۵۶﴾
[و] مى گوید به خدا سوگند چیزى نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازى
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿۵۷﴾
و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآینه من [نیز] از احضارشدگان بودم
أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿۵۸﴾
[و از روى شوق مى گوید] آیا دیگر روى مرگ نمى بینیم
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿۵۹﴾
جز همان مرگ نخستین خود و ما هرگز عذاب نخواهیم شد
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۶۰﴾
راستى که این همان کامیابى بزرگ است
لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿۶۱﴾
براى چنین [پاداشى] باید کوشندگان بکوشند